داستان کنکور ارشد من...
نوشته شده توسط : آیسا
سال قبل که به خاطر اینکه تازه ازدواج کرده بودم برای کنکور نخوندم.یعنی نخواستم سال نامزدی رو با درس خراب کنم.ازش هم پشیمون نیستم.

امسال هم که لطف کردم و یادم رفت ثبت نام کنم! البته ته دلم یه کم خوشحال شدم چون بهانه ای بود که یه مدت دیگه هم به تنبلی و تن پروری سپری کنم!

ولی برای سال بعد دیگه راه فراری ندارم،بااااااااااید بخونم و انشالله که قبول شم.پای حیثیت علمیم در میونه1یه عمر بخون و تو دانشگاه سراسری با رتبه خوب قبول شو بعد با کلی بدبختی و سختی واحدارو پاس کن که آخر بشینی تو خونه؟ نههههههههههههههههه





:: موضوعات مرتبط: زگهواره تا خونه شوهر دانش بجوی , ,
:: بازدید از این مطلب : 212
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 فروردين 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: