امروز ظهر الهه زنگ زد گفت یه تک پا داره میاد منو ببینه!
اومد و از دیدن مامان هم خوشحال شد.
بعد از صحبت با مامان و مراسم شکلات خوری رفتیم سر برنامه....
واااای خدا جون کمک کن تا به برنامه عمل کنم( کمک کن دماغمم بی مشکل عمل کنم)
گفت وقت زیاد داری و میتونی تا کنکور چند دور درسارو بخونی
استرس دارم... چقدر زندگی سخته
لطفا هر کی اینجا رو میخونه برای من از ته دل آرزوی موفقیت زیاد بکنه
:: موضوعات مرتبط:
زگهواره تا خونه شوهر دانش بجوی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 299
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8